fazestan | ||
|
امشب به یادت پرسه خواهم زد غریبانه در کوچه های ذهنم - اکنون بی تو ویرانه - پشت کدامین در، کسی جز تو تواند بود ؟ ای تو طنین هر صدا و روح هر خانه ! اینک صعودم تا به اوج عشق ورزیدن با هر صعود جاودان ، پیوند پیمانه امشب به یادت مست مستم تا بترکانم بغض تمام روزهای هوشیارانه بین تو و من این همه دیوار و من با تو کز جان گره خورده است این پیوند جانانه چون نبض من در هستی ام پیچیده ، می آیی گیرم که از تو بگذرم سنگین و بیگانه
گفتم به افسونی تو را آرام خواهم کرد عصیانی من! ای دل! ای بی تاب دیوانه! امشب ولی می بینمت دیگر نمی گیرد تخدیر هیچ افیون و خواب هیچ افسانه "حسین منزوی"
[ یکشنبه 90/6/13 ] [ 1:17 صبح ] [ hafez ]
|
Online User |