ای می از چشم تو آموخته گیرایی را
کرده گل پیش لبت مشق شکوفایی را
غزل و قول من ازتوست که در مکتب عشق
بلبل از فیض گل آموخته ، گویایی را
همچو من در دگری شوق تماشایش نیست
هرکه شد شیفته آن چشم تماشایی را
کافر عشقم اگر پیش تو از دل نکنم
ریشه ی طاقت وبنیان شکیبایی را
با همه لاف خرد عقل به حیرت درماند
خواست تا حل کند این عشق معمایی را