fazestan | ||
|
وی که گفته میشود فردی بسیار سخت کوش، محکم، بااراده و مصمم بوده و در همه امور با همسرش همکاری و همراهی نزدیک داشته، متولد سال 1283 در ناحیه سه حسنآباد است. او دکترای حقوق خود را از دانشکده تولوز گرفت و عنوان پایاننامه او "کار زنان و کودکان در امور کارگری در ایران" است. کشاورز در سال 24 به دلیل اینکه نتوانسته بود در فاصله سالهای 16تا 24 وکالت کند، درخواست تمدید پروانه پایه دو میدهد و در 9 مهرماه سال 25 تقاضای پروانه وکالت پایه یک میکند. وی در متن درخواست خود با توضیح اینکه " یک بار در سال 1316 و پس از آن در سال 1324 تقاضای پروانه وکالت دادگستری کردم متاسفانه برخلاف قانون به اینجانب پروانه درجه دو وکالت دادگستری دادهاند؛ اینک تقاضا دارم مقرر فرمایید که پروانه پایه یک که قانونا استحقاق آن را دارم صادرشود." در پاسخ درخواست عنوان میشود که "چون دکتر در حقوق است و در تاریخ 25 تیرماه 25 دو سال سابقه وکالت او تکمیل میشود؛ بنابراین صدور پروانه مورد تقاضا بر طبق شق 3 ماده 3 قانون وکالت بلا مانع است" به این ترتیب در 25 مهر سال 25 با صدور پروانه پایه یک او موافقت میشود. او با وجود موانع فرهنگی بسیار آن زمان به اشتغال به حرفه وکالت دادگستری اصرار میکند و در تحولات آن زمان نیز نقش داشته است؛ همسر وی فریدون کشاورز مدتی در کابینه قوامالسلطنه وزیر فرهنگ بود که پس از ترور محمدرضا شاه از کشور متواری شد و کشاورز نیز همراه همسرش به کشورهایی مانند فرانسه، عراق، الجزایر و نهایتا سویس رفت. وی در دهه 60 در خارج از ایران درگذشت.
از کاترین سعید خانیان اطلاعات بسیار کمی در دست است. با اینکه زمان دقیق گرفتن پروانه وکالت او در دست نیست اما شنیدهها حاکی از آن است که وی دومین وکیل زن از نظر تقدم تاریخی محسوب میشود. گفته میشود که وی با سفارت شوروی همکاری داشت و وکیل شوروی بوده است و وکالتهای دادگاهی را نمیپذیرفت. سعیدخانیان به زبان روسی تسلط داشت و حدود سال 1310 یعنی ده دوازده سال پس از انقلاب کبیر روسیه که حدود سال 1918 بود فارغالتحصیل شد. البته به نظر میرسد که او بیشتر از کشاورز کار وکالت را به شکل عملی انجام داده است اما زیاد در ایران فعالیت نداشته و بعدها نیز به پاریس میرود.
اگرچه مهرانگیز منوچهریان اولین وکیل زن ایران به لحاظ زمانی نیست اما از نظر ابعاد کاری و فعالیتهای حرفهیی میتواند شاخصترین چهره در میان این سه زن باشد. وی به دلیل فعالیتهایش برنده جایزه صلح حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال 1968 و برنده جایزه صلح مرکز صلح جهانی از طریق حقوق درسال 1971 بوده است.
منوچهریان در سال 36 پروانه وکالت پایه یک دریافت میکند و طی سالهای 27 تا 61 وکیل پایه یک دادگستری و مشاورحقوقی محسوب میشده است. او سناتور انتصابی مجلس سنا در سالهای 1342 تا 1351 و مشاور حقوقی و جرم شناس در کانون هدایت کودک وابسته به انجمن ملی حمایت کودکان درسالهای 1341 تا 1345 بوده است. اسناد موجود در پرونده وی نشان میدهد که در آبان سالهای 34 تا 41 و 44 تا 55 و57 تا 59 پروانه وکالت وی تمدید شده است. وی در جلسه 13 تیرماه 1347 هیات مدیره کانون وکلا به عضویت کمیسیون بینالمللی کانون وکلا انتخاب شد. در حالیکه گفته میشود در آن زمان زنان را در کانون وکلا نمیپذیرفتند. در کتاب "سناتور؛ فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران" نوشته احمدی خراسانی و پروین اردلان که در سال 82 به چاپ رسیده است، درباره سوابق وی آمده است: او مسلط به زبان فرانسه و انگلیسی و آشنا به زبانهای آلمانی و عربی بوده، دبیر فلسفه و روانشناسی در سالهای 1317 تا 32 در دبیرستانهای تهران و دانشسرای عالی- استاد حقوق جزا درسالهای 43- 47 در موسسه عالی حسابداری، استاد حقوق در بخش قضایی و مشاوران اجتماعی دانشگاه ملی ایران 45- 46، استاد مرکز آموزش سازمان امور استخدامی کشور در سالهای 48- 50 بوده است. همچنین عنوان شده است که وی موسس و رییس و بعدها عضو اتحادیه زنان حقوقدان ایران بوده است که به قول توران شهریاری، کارآموز وی این اقدام منوچهریان یکی از اجتماعات بسیار مهم محسوب میشد که در آن بیش از 50 زن حقوقدان از سراسر جهان به تهران آمدند و جلسه جهانی زنان حقوقدان در ایران تاسیس شد. او همچنین عضو کانون وکلای دادگستری ایران از سال 28 ، عضو اتحادیه بینالمللی وکلای دادگستری، عضو اتحادیه بینالمللی زنان حقوقدان، رییس افتخاری مادام العمر اتحادیه بینالمللی زنان حقوقدان از سال 1963، عضو مرکز صلح جهانی از طریق حقوق، عضو انجمن آمریکایی حقوق بینالمللی، عضو کمیته مکاتبات وابسته به شورای ملی زنان آمریکا، موسس و رییس سازمان داوطلبان حمایت خانواده، عضو انجمن بینالمللی حقوقدانان، عضو اتحادیه بینالمجالس و اولین زن عضو هیات منصفه مطبوعات بوده است. منوچهریان در 26 کنفرانس شرکت کرد و 39 عنوان ترجمه و تالیف و 15 مورد ترجمه میثاق های بین المللی از وی برجا مانده است.
توران شهریاری که خود ششمین وکیل زن ایران محسوب میشود و دوره کارآموزیاش را نزد منوچهریان گذرانده به ایسنا میگوید: مهرانگیز منوچهریان راه دانشکده حقوق را بر روی زنان گشود و در نتیجه ممارست آنها رشتهای به نام حقوق جزا به خصوص برای کودکان بزهکار در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) ایجاد شد و منوچهریان اولین زنی است که در دانشگاه تهران حقوق ایرانی را خوانده بود. وی با اشاره به اینکه اکنون درصد زنان شرکت کننده در آزمونهای وکالت و اختبار افزایش یافته که نتیجه تلاشهای این سه نفر است میگوید: تعداد زنان بیش از 30 نفر در سال 42 نبود. منوچهریان یک کتاب در انتقاد از قوانین به لحاظ حقوق زن به چاپ رساند که اولین کتابی است که یک زن حقوقدان نوشته است. وی با اشاره به اینکه منوچهریان زنی بود که به خاطر ماده 14 قانون گذرنامه از مقام سناتور استعفا کرد گفت: وقتی او از سمت سناتوری استعفا کرد، اشرف هم خوشش آمد که او دیگر سناتور نیست. در آن زمان اشرف نمیخواست زنی بالاتر از او باشد و به همین دلیل اجازه نداد که افتخارات او رو شود. شهریاری با بیان اینکه آنها نسل مادربزرگها محسوب میشوند، به ایسنا میگوید: بیشتر فعالیت آنها فرهنگی بود و مسلما آگاهی و اطلاعات زنان در حال حاضر به دلیل گسترش ارتباطات بینالمللی بسیار بیشتر است. در آن زمان کار زن را خیلی جدی نمیگرفتند ولی اینها رفتند و مقاومت کردند.
در این مقاله، به معرفی شروط ضمن عقد و بررسی اجمالی موانع بر سر راه زنان برای گنجاندن این شروط در عقدنامهها پرداختهایم. آماری که به آن استناد شده، از پاسخهای دانشجویان یکی از دانشگاههای دولتی به یک پرسشنامه بهدست آمده است.
چون پولش را میدهم، انتخاب با من است! در قوانین حقوقی ایران، اختیار تعیین شهر و محل زندگی زوجین اصولاً با مرد است. مادة 1114 قانون مدنی در این زمینه مقرر میدارد: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند، سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.» در واقع، شوهر باید اقامتگاه مشترک را معین کند و زن اصولاً تابع ارادة اوست. بسیاری از مردان، حتی در جامعة کنونی، به بهانههایی همچون «مرد رئیس خانواده است»، «بالاخره مردی گفتهاند...» یا در نهایت با آوردن این دلیل که «چون پولش را میدهم، پس انتخاب با من است» حق هرگونه اظهارنظر در مورد محل زندگی را از زنان خود سلب میکنند. این باور که تعیین محل زندگی منحصراً حق مرد است بهقدری برای مردان بدیهی است که در نتایج آماری بررسیها، در مقایسه با سایر شروط، پایینترین درصد موافقت با قائل شدن چنین حقی برای زنان و کمترین میزان اطلاع از وجود چنین شرطی (42 درصد) به حق مسکن و تعیین اقامتگاه از سوی زنان اختصاص یافته است. حق اشتغال، یک حق صوری مادة 1117 قانون مدنی به مرد حق داده است که در برخی موارد، زن خود را از اشتغال به هر شغلی که منافی مصالح خانوادگی بداند منع کند. متن مادة مزبور بدین شرح است: «شوهر میتواند زنِ خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.» از نظر فقهی نیز اصولاً «خروج زن از خانه، به هر منظوری که باشد، باید با موافقت شوهر انجام پذیرد. بنابراین، چنانچه زن در هنگام ازدواج شاغل نبوده و ازدواج با شرط اشتغال انجام نگرفته باشد، شوهر میتواند مطلقاً زن را از اشتغال به هرگونه حرفه در بیرون منع کند.»3 با توجه به توجیه فقهی که عنوان شد، فایدة شرط حق اشتغال که میتوان آن را ضمن عقد در عقدنامه گنجاند تا حدودی روشن است. در حالتیکه زن در هنگام ازدواج شاغل نبوده یا ازدواج با شرط اشتغال انجام نگرفته باشد، مردان با توجه به اختیارات ویژة فقهی که دارند، میتوانند بدون هیچ دلیلی مانع از اشتغال همسر خود شوند. البته حتی اگر زنی قبل از ازدواج شاغل بوده و در ضمن عقد هم شرط اشتغال شده باشد، شوهر میتواند با ارائة دلیل به دادگاه، او را از حرفة خود منع کند. حقوقدانان در توجیه این ماده به این نکته اشاره کردهاند که «چون شوهر ریاست خانواده را به عهده دارد، در راه مصلحت خانواده، با پارهای شرایط مقرر در قانون، میتواند از حرفه و کار زن جلوگیری کند.»4 بنابراین، در قوانین حقوقی ما، اشتغال زنان مقید به رعایت مصلحت خانواده شده و از مصلحت خانواده هم تعریفی ارائه نشده است. در واقع، دربارة اینکه آیا شغلی منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات زن و مرد است یا نه، ضابطة کلی نمیتوان بهدست داد. تا قبل از تصویب قانون حمایت از خانواده مصوب 1346، مردان بهعنوان رئیس خانواده این اختیار را داشتند که بدون حکم قبلی دادگاه، زن خود را از اشتغال به شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود میدانستند منع کنند. بسیاری از مردان، با سوءاستفاده از چنین امتیازی و غالباً بهدلیل تمایل نداشتن به اشتغال زن خود در خارج از محیط خانه و برخورداری او از استقلال مالی، مانع از کار کردن زنان میشدند. با تصویب قانون حمایت از خانواده که متضمن قواعد تازهای بود و گرایش قوانین جدید حقوقی را به حمایت بیشتر از حقوق زن و ایجاد تساوی بین حقوق زن و مرد نشان میداد، شوهر موظف شد که بهعنوان مدعی در دادگاه اقامة دعوی کند و بعد از اثبات منافات داشتن شغل زن با مصالح خانوادگی و حیثیت خود او یا زن، منع او را از دادگاه بخواهد. در قوانین حقوقی کنونی ما، با توجه به مادة 18 قانون جدید حمایت از خانواده مصوب 1353، «شوهر میتواند با تأیید دادگاه زن خود را از اشتغال به هر شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد منع کند. زن نیز میتواند از دادگاه چنین تقاضایی نماید.» اثبات منافات داشتن شغل زن با مصالح خانوادگی به عهدة مرد است و تشخیص اینکه شغل زن یا شوهر منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت هست یا نه، با قاضی است که باید در این زمینه به عرف رجوع کند. تا اینجا سیر تغییر قوانین ایران در زمینة حق اشتغال زنان را به اجمال بررسی کردیم که، با اغماض فراوان، میتوان آن را سیری روبهرشد دانست که نتیجة افزایش سطح آگاهی زنان و پیگیری حقوقشان از طریق دادگاههاست؛ و در نهایت فقط منع اشتغال زنان از سوی مردان را، با لزوم مراجعه به دادگاه، کمی به تعویق انداخته است. میزان بالای پذیرش شرط اشتغال زنان در آمار بهدستآمده از جامعة تحقیق (77 درصد موافق در میان زنان و حتی مردان) نشان میدهد که این شرط رایجترین و پرطرفدارترین شرط در مقایسه با سایر شروط است. اما همانطور که گفته شد، این شرط، شرطی صوری است که حتی گنجاندن آن در عقدنامه نیز نمیتواند پشتوانهای برای زنان شاغل و همة زنانی که تمایل به اشتغال دارند باشد. تغییر قوانین در این زمینه مستلزم تغییر نگرشهای سنتی و فقهی به جایگاه زن در جامعه و خانواده است. مرد عاقلتر است! اما مسئلة اصلی در شروط ضمن عقد، بحث طلاق است. در قوانین حقوقی ایران، علیالاصول اختیار طلاق بهدست مرد است، یعنی مرد هروقت که بخواهد میتواند اقدام به طلاق دادن زن خود کند و ملزم نیست دلیل خاصی را برای تصمیم خود ذکر کند؛ ولی این محدودیت برای زن وجود دارد که اگر بخواهد طلاق بگیرد، حتماً باید به دادگاه مراجعه کند و برای رسیدن به مقصود خود از هفتخان رستم بگذرد. آیتالله مطهری نیز در توجیه اختیار مرد در طلاق، علاوه بر اشاره به غلبة احساسات در زن و عاطفی بودن او، به این نکته اشاره کرده است که «هر زمان شعلة محبت و علاقة مرد خاموش شود ازدواج از نظر طبیعی مرده است. طبیعت کلید فسخ طبیعی ازدواج را بهدست مرد داده است.»6 البته پرداختن به این موضوع، و نقد این توجیهات، هدف این نوشته نیست و آن را به فرصتهای بعدی موکول میکنیم. البته ذکر حق طلاق بهتنهایی در عقدنامه هیچگونه قابلیت اجرایی ندارد چون طلاق از نظر حقوقی یک حق نیست که دادنی یا گرفتنی باشد، بلکه یک ایقاع مختص به شوهر است و فقط مرد میتواند به همسر خود وکالت دهد که از طرف او این ایقاع صورت گیرد. این نکتة مهمی است که در هنگام وقوع عقد نکاح باید به آن توجه شود. بچههایمان را نمیخواهیم! حضانت عبارت است از «اقتداری که قانون به منظور نگهداری و تربیت اطفال به پدر و مادر آنها اعطا کرده است و در این اقتدار، حق و تکلیف به هم آمیخته است.»10 همانطور که اشاره شد، در مورد حضانت فرزندان نظریههای متفاوتی ارائه شده است. گروه کثیری از حقوقدانان معتقدند که قانون مدنی حق حضانت را قابل انتقال نمیداند. درحالیکه به عقیدة نگارنده، همانطور که نگاهداری طفل تکلیف پدر و مادر است و آنان نمیتوانند از زیر بار آن شانه خالی کنند، نگاهداری طفل به تصریح قانون حق نیز بهشمار میرود زیرا جز در مواردی که قانون مصلحت فرزند را در نظر گرفته است، نمیتوان پدر و مادر را از این امتیاز محروم ساخت. بنابراین، با توجه به رعایت مصلحت طفل و همچنین با توجه به مادة 12 قانون حمایت از خانواده که دادگاهها را در ترتیب نگاهداری اطفال با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین بهعنوان مرجع تصمیمگیری معرفی کرده است و به این ترتیب ممکن است در مواردی دادگاهها با در نظر گرفتن شرایط فوق والدین را از تکلیف خود محروم سازند، میتوان نتیجه گرفت که باید حضانت را یک حق نیز در نظر گرفت و برای پدر و مادر، در اجرای این امتیاز، حق انتخاب قائل شد. با تأکید بر استدلال فوق، بعید به نظر میرسد که بتوان شرط حضانت فرزندان پس از طلاق برای مادر را جزء شروط باطل محسوب کرد. البته با توجه به آمار بهدستآمده، ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از مادران جامعة ما با گرفتن حق حضانت فرزندان خود بهشدت مخالفاند. از دلایل مخالفت آنان میتوان به نداشتن تمکن مالی و امکانات کافی برای این مهم اشاره کرد. البته از دیگر دلایل مخالفت زنان جامعة ما با شرط مزبور، که شاید مهمترین دلیل باشد، همان نگاه فرودستانگاری زن در بافت جامعة ماست که سابقهای به وسعت تاریخ دارد و چنان در اندیشة زنان ما رخنه کرده است که آنان را قائل به بیحقی و بیکفایتی خود در بسیاری از امور، از جمله سرپرستی فرزندشان، ساخته است. ما آبرو داریم! تقسیم داراییهای مشترک (داراییهایی که زن و مرد پس از ازدواج بهدست آوردهاند) بعد از طلاق از دیگر شروطی است که میتواند پشتوانهای بهشمار آید برای حمایت از حقوق زن و جبران کاستیهای قانون، بخصوص در مورد زنی که به ارادة همسرش مطلقه میشود. این شرط که از نظر بسیاری، موجب ضرر مرد است از جانب دادگاه قابل تعیین و تشخیص است و به این ترتیب نمیتوان ضرری را برای مردان متصور دانست. شرط مزبور نه خلاف قانون و شرع است و نه به نظم عمومی و اخلاق حسنه لطمه میزند. بنابراین، میتوان صحت این شرط را پذیرفت و از آن استفاده کرد. موارد ذکرشده تنها گوشهای از مشکلات زنان جامعة ما برای دستیابی به حقوقشان، آن هم از طریق گنجاندن شرط در عقدنامه است. در شرایط خاص امروز که قانونگذار ما هیچ تغییر بنیادینی را در قوانین تبعیضآمیز برضد زنان برنمیتابد، این زنان هستند که باید با ارتقای سطح دانش و آگاهی خود به پیگیری حقوق و مطالباتشان برخیزند و خواستار اصلاح قوانین شوند و از آن مهمتر، درصدد تغییر نگرشهای سنتی و تاریخی جامعة ما نسبت به زن برآیند. در صورت گسترش گنجاندن این شروط در عقدنامه، میتوان به تعدیل مبانی قوانین امیدوار بود.?
هدیه قوه قضائیه 6شرط ضمن عقد برای زنان
الف. شرط تحصیل ب. شرط اشتغال ج.شرط وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور د. شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی ه. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق و. درج شرط وکالت مطلقه زوجه در طلاق این شرط به صورت زیر مطلوب می باشد: این اجبار قانونی که زن را مکلف به انجام کارها، تعیین حدود خواسته ها و انتظارات و تعیین وظایف خود و شوهرش می کند، نمی تواند تعهدی حاصل از یک ارتباط نزدیک و صمیمی باشد. متاسفانه در بسیاری از خانواده های کنونی، تعهد عشق، جای خود را به توانایی کنترل رابطه با سوی شوهر و تمکین زن از او داده است و این جبر تعیین شده قانونی، رابطه عاطفی بین آنان را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، لازم است برای داشتن یک خانواده برابر که در آن کرامت انسانی و حقوق ذاتی همه اعضای خانواده حفظ شده باشد، طرحی نو در اندازیم. این شرط ها می توانند تا حد زیادی آزادی اراده زن و شوهر را در تاسیس نهاد بنیادین خانواده تضمین کنند.
منبع:http://lawbank.blogfa.com/post-193.aspx
[ یکشنبه 89/11/17 ] [ 12:23 صبح ] [ hafez ]
2011-02-04 / 17:39:05 اهل دانشگاهم، روزگارم ...
اهل دانشگاه ام روزگارم خوش نیست ژتونی دارم خرده عقلی سر سوزن شوقی اهل دانشگاهم پیشه ام گپ زدن است گاه گاهی می نویسم تکلیف می سپارم به شما تا به یک نمره ناقابل بیست که در آن زندانیست دلتان زنده شود چه خیالی چه خیالی میدانم گپ زدن بیهوده است خوب میدانم دانشم بیهوده است اوستاد از من پرسید چقدر نمره ز من می خواهی من از او پرسیدم دل خوش سیری چند اهل دانشگاهم قبله ام آموزش جانمازم جزوه مشق از پنجره ها میگیرم همه ذرات وجودم متبلور شده است درسهایم را وقتی می خوانم که خروس می کشد خمیازه مرغ و ماهی خواب است خوب یادم هست مدرسه باغ آزادی بود درس بی کرنش می خواندیم نمره بی خواهش می آوردیم تا معلم پارازیت می انداخت همه غش می کردیم کلاس چقدر زیبا بودو معلم چقدر حوصله داشت درس خواندن آنروز مثل یک بازی بود کم کمک دور شدم از آنجا بار خود را بستم عاقبت رفتم در دانشگاه به محیط خشن آموزش و به دانشکده علوم سرایت کردم رفتم از پله کامپیوتر بالا چیزها دیدم در دانشگاه من گدایی دیدم در آخر ترم در به در می گشت یک نمره قبولی می خواست کسی را دیدم از دیدن یک نمره ده دم دانشگاه پشتک می زد شاعری دیدم هنگام خطابه به خرچنگ می گفت ستاره و اسید نیتریک را جای می می نوشید همه جا پیدا بود همه جا را دیدم بارش اشک از نمره تک جنگ آموزش با دانشجو حذف یک درس به فرماندهی کامپیوتر فتح یک ترم به دست ترمیم قتل یک لبخند در آخر ترم همه را من دیدم من در این دانشگاه در به در و ویرانم من به یک نمره نا قابل ده خشنودم من به لیسانس قناعت دارم من نمی خندم اگر دوست من می افتد من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دو برابر بکنند و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم خوب می دانم استاد کی کوئیز می گیرد برگه حذف کجاست سایت و رایانه آن مال من است تریا،نقلیه،دانشکده از آن من است ما بدانیم اگر سلف نباشد همگی می میریم و اگر حذف نباشد همگی مشروطیم نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نبود کار ما نیست شناسایی مسئول غذا کار ما نیست شناسایی بی نظمی ها کار ما شاید اینست که در مرکز پانچ پی اصلاح خطا ها برویم [ جمعه 89/11/15 ] [ 5:57 عصر ] [ hafez ]
: لکه های سفید روی ناخن علل متفاوتی دارد ::. شناسایی کامل گوشی قبل از خرید آدرس دانلود http://filebulk.com/rg1zfg7c02d5/_________________________.zip.html
[ جمعه 89/11/15 ] [ 5:47 عصر ] [ hafez ]
الهی ای نور!
بسم اللّه النور بسم اللّه النور النور الهی ای زیباترین سرود! ای آسمانت، دروازه اجابت! تو را می ستایم که تنها تو شایسته ستایشی. تو را می خوانم که «مجیب الدعوات» هستی. دست هایم را به آسمان تو گره می زنم که زیر چتر مهربانی های تو، زندگی زیباست. ای یگانه معبود! خوشا زبانی که از عطر نام تو سرشار باشد! خوشا دهانی که شکوفه های تلاوت نام تو در آن جاری ست! خوشا دستی که تا حریم ملکوت تو بلند می شود! خوشا چشمی که از روزنه های سبز دعا، تو را جست وجو کند! «یا فارج الهمّ و الغم» ای عشق! ای مهربان بی همتا! مباد که حادثه ها از تو دورم کند! مباد که شانه هایم را به آسمان پاکت راهی نباشد! مباد که تاریکی ها، چنگال بر قلبم بکشند و روشنایی را از قلبم بگیرند! مباد که گناهان، دهان باز کنند و مرا در خود فرو برند! خدایا! به حرمت دست هایی که تا دروازه های استغنای تو باز است، به حرمت چشم هایی که از زلالِ آبشار دعا لبریز است، به حرمت لحظه هایی که عطر بهشت را در سجاده ام پراکنده است، به حرمت ثانیه هایی که به شوق تو می چرخند و برای رسیدن به وصال بی تابی می کنند و به حرمت وسعت بال پرستوهایی که هفت شهر عشق را بال می سایند و در آسمان مهربانی هایت، حس آزادی را به بال هایشان می ریزند، مرا به خودت برسان! الهی یا مجیب الدعوات! خوشم به آغازی که با تو بوده است؛ خوشا به پایانی که برای تو باشد!
[ جمعه 89/11/15 ] [ 3:57 عصر ] [ hafez ]
نقش ورزش در سلامتی انسان
? چه نوع ورزش پیاده روی مفید و موثر است؟ فعالیت فیزیکی مناسب برای تقویت عضلات قلب و ریه و در کل سلامتی، زمانی مفید و موثر می شود که بتواند سبب بروز تغییرات بیولوژیک مفید در بدن انسان شود که از آن جمله می توان به افزایش تعداد ضربان تا شکل سریع آن یعنی یک دوی نرم و سبک اشاره کرد.میزان پیاده روی می تواند از شکل آرام یعنی راه رفتن متفاوت باشد. برنامه بر اساس میزان آمادگی جسمانی افراد با هدف نهایی طی ? هزار و ??? متر در مدت نیم ساعت و با افزایش ضربان قلب ???-??? بار در دقیقه می تواند متفاوت باشد.
? چه فوایدی از ورزش پیاده روی می توان انتظار داشت؟ بررسی متون و مقاله ها بیانگر آثار بسیار مفید و متعدد ورزش پیاده روی بر سلامت انسان از ابعاد مختلف است که برای آگاهی بیشتر در مورد این آثار سودمند در زمینه پیش گیری و کنترل بیماری ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: کاهش روند پوکی استخوان به ویژه در زنان، کنترل اختلالات چربی خون، کنترل فشار خون، کاهش عوارض چاقی و درمان آن، کنترل دیابت و کاهش بروز ابتلا به دیابت تیپ ? (مرض قند)، پیشگیری از آترواسکلروزیس عروق کرونری (تصلب شرایین)، کاهش عوارض بیماری های مفصلی و استئوارتریت ها (آرتروز)، کاهش عوارض حاملگی، تقویت سیستم ایمنی بدن، تقویت وضعیت تنفسی،کاهش علایم بیماری های روده ای، تقویت روانی افراد با کاهش استرس، بی خوابی و اضطراب، تقویت و ایجاد حس شادابی، پیش گیری و درمان اعتیاد. با توجه به مطالب مذکور و سهولت انجام ورزش پیاده روی و آثار گسترده آن در ارتقای سلامت فرد و جامعه، این مقوله از ورزش نیازمند توجه ویژه ای در برنامه ریزی های بهداشتی است و قدر مسلم گستردگی موضوع، لزوم مشارکت و هماهنگی بین بخشی و مردمی را هم در زمینه برنامه ریزی و هم در اجرای برنامه های جامع می طلبد، به ویژه بعد هماهنگی بین بخشی در حفظ و ارتقای سلامتی افراد جامعه از طریق ترویج فرهنگ پیاده روی گامی در توانمندسازی مردم و جامعه و به عبارت دیگر ارتقای سلامت محسوب می شود.
? ورزش و درمان بیماری ها ورزش های گوناگون علاوه بر آن که از بروز بسیاری از بیماری ها جلوگیری می کند و نقش پیش گیری را به عهده دارد، همواره در درمان بسیاری از بیماری ها موثر واقع می شود و یک نقش درمانی را از نظر علم پزشکی برعهده می گیرد. بدین منظور توجه شما را به آثار درمانی ورزش در ارگان های مختلف بدن و بیماری های مربوط جلب می کنیم.
? بیماران با دردهای قلبی (سکته) انجام ورزش های سبک طبق آمارهای جهانی نه تنها انواع دردهای قلبی پایدار و غیرپایدار را تسکین و کاهش می دهد بلکه سبب حل شدن لخته های داخل خون شریانی قلب می شود و از بروز سکته های بعدی ممانعت می کند. هم چنین ورزش های سبک مانع از رسوب پلاکت های چربی در داخل عروق کرونر قلب یا عروق سایر نقاط بدن می شود و در پیش گیری بروز بیماری های قلبی عروقی افرادی که یک بار به انفرکتوس مبتلا شده اند، دخیل است. امروزه ثابت شده است که ورزش های مناسب در نزد افرادی که مبتلا به دیابت هستند و حتی انسولین نیز تزریق می کنند بسیار مفید است و مقاومت بدن را در برابر عوارض ناشی از این بیماری بیشتر می کند.
? تاثیر ورزش در سرطان ورزش سبب تقویت سیستم ایمنی در بیماران سرطانی می شود. بنابرگزارش پژوهشگران کره ای، انجام حرکات ورزشی ساده می تواند سیستم ایمنی بیمارانی را که به دلیل سرطان معده تحت عمل جراحی قرار گرفته اند، تقویت کند.مطالعه روی ?? بیمار که تحت عمل جراحی خارج شدن تومورهای معده قرار گرفته بودند، نشان داد عملکرد ایمنی بدن افراد که ? روز پس از عمل، انجام حرکات ورزشی را اجرا کرده بودند، قوی تر از اشخاصی بود که ورزش نکرده بودند. ? هفته پس از جراحی تعداد سلول های ضد سرطان در افرادی که ورزش کرده بودند به نحو چشمگیری بیشتر از دیگران بود.سلول های ضد سرطان یا قاتل به سلول های سرطانی حمله و به رفع عفونت کمک می کند. دکتر یانگ مونا وهمکارانش از دانشگاه اینجو در شمی کویانگر، یک گروه ?? نفره از بیماران را مورد بررسی قرار دادند. این بیماران ? روز بعد از جراحی در حالی که روی تخت دراز کشیده بودند انجام حرکات ساده ورزشی را آغاز کردند. هم چنین از زمانی که قادر به راه رفتن بودند انجام حرکات ورزشی روی دوچرخه ثابت را به تعداد ? بار در هفته شروع کردند.
[ جمعه 89/11/15 ] [ 3:53 عصر ] [ hafez ]
معنی تعداد شاخه گل ها بصورت کلی
1 شاخه گل: نشانه توجه یک فرد به طرف مقابل
رز سفید: رز سفید به معنی عشق روحانی و پاک است و در دسته گل عروس به معنی احساس عاشقانه شادی آور می باشد
رز ارغوانی: این رز به معنی تمایل و اشتیاق فرد به طرف مقابل است و رز نارنجی به معنی «من فریفته و دلباخته تو هستم» می باشد
رز معطر: بدین معنی است که عشق در نگاه اول بوجود آمده است
رز صورتی: رز صورتی کم رنگ به معنی تحسین، ستایش، وقار و شایستگی و زیبایی می باشد و رز صورتی پر رنگ به معنی تشکر از طرف مقابل است
به طور کلی تمام رزهای کم رنگ به معنی دوستی با طرف مقابل می باشند
ترکیب رنگ های مختلف رز در یک دسته گل ترکیب رز زرد و قرمز در یک دسته گل به معنی «تبریک» در هر مناسبتی می باشد ترکیب رز زرد و نارنجی در یک دسته گل به معنی علاقه زیاد به طرف مقابل است ترکیب رز قرمز و سفید به معنی یگانگی و اتحاد با طرف مقابل می باشد
رز سرخ: عشق بی ریا- زیبایی- شجاعت- احترام- تبریک- (دوستت دارم)
[ جمعه 89/11/15 ] [ 3:42 عصر ] [ hafez ]
شناخت شخصیت از روی تاریخ تولدتان-
روان شناسان شخصیتی براین عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید : فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستید.اردیبهشت ماه دوم (2) سال است پس : 9=1+8=18=5+9+3+1=1395=1364+2+29 شماره تولد 9 است و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید
تفسیر اعداد:
1- خالق و مبتکر: "یک" ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند، گاهی خود خواه می شوند. با این حال "یک" ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که "بهترین" باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.
2- پیام آور صلح: "دو" ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.
3- قلب تپنده زندگی: " سه " ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال،اجتماعی،جذاب،رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل .خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود رابه کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند.
4- محافظه کار: "چهار" ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.
5- ناهماهنگ با جماعت: "پنج" ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.
6- رمانتیک و احساساتی: " شش" ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند."شش" ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.
7- عاقل و خردمند: "هفت" ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!
8- آدم کله گنده: "هشت " ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند.
9- اجرا کننده و بازیگر: "نه " ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ کس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند
[ جمعه 89/11/15 ] [ 3:40 عصر ] [ hafez ]
والفجر سوگند همیشه پابرجای ازلی خداوند است که نویدبخش پگاه روشن پیروزی،درافق امت هاست. "بهمن"،ماه شوریدگان دلداده ای است که سرمست از کلام وپیام آن پیرمی فروش، خود را به خط خون و آتش زدند و"گل تکبیر" را همه جای این میهن شکوفاندند. "دهه فجر"، میقات ده روز یاران امام راحل(ره) است که پیش پای آمدنش،فرشی ازبشریت گستردند و "مهرآباد" تا "بهشت زهرا" را ازحضورخویش آکندند.بهمن،ماه خداست،فصل صداقت است،بهاران ایمان است،بهمن،"بهاردرزمستان"است. دهه فجر،کلیدگشاینده درهای پیروزی به روی این ملت عظیم بودکه"استقلال"و"آزادی" و"جمهوری اسلامی"رابه ارمغان آورد. دهه فجر،سرودحنجره های داوودی است که دررهگذرنسیم ایمان،ترانه آزادی خواندند وبرمائده استقلال،نعمت پیروزی گستردند. دهه فجر،میثاق دوباره و همواره ماباخون شهیدان وخط رهبری و ولایت است. ازآمدن امام تا دمیدن خورشید"یوم الله بیست ودوم بهمن"ده روزطول کشید،ده روزپرحادثه،ولی مبارک،ده روزپراضطراب،ولی سرشارازامید.ده روز قلب هستی تپید،ده روزنبص زمان تندترزد،ده روزحادثه ها اززمان جلوافتاد،ده روزدلها درتسخیرنگرانی آمیخته به ایمان وشوق بود،ده روزجدال حق وباطل وفرشته و دیو بود. ده روز،چشم تاریخ درانتظارلحظه انفجارمانده بود و"زمان"گوش به زنگ بود که صدای انفجار "الله اکبر"این امت،درفضای ایران طنین افکند وآن"لحظه موعود"فرا رسید و"ساعت"قائم شد وقیامت برپاگشت وکاخ هایی که به قیمت ویرانی کوخ ها برپاشده بود،به دست کوخ نشینان سقوط کرد ومحشری عظیم پدیدآمد. چه تماشایی و دیدنی و عبرت آموز! وجای شهدا خالی بود. ازدوازدهم بهمن(که امام آمد)تابیست ودوم بهمن(که نهضت اسلامی پیروز شد)یک دهه است،اما به پرباری ده قرن،بلکه بیشتر! طاغوت درچاه"مغرب"خفت وامام،خورشیدی بود که ازغرب تابید ومشرق را فراگرفت وبه ایران بازگشت و"انوارالهی"را ازقم-این حرم آل محمد-به سراسرگیتی پراکند. پیروزی انقلاب اسلامی،فجری بود که دامن افق ها را روشن ساخت وپرده های ظلمت شرق و غرب را ازهم درید وایران را نورباران کرد. دهه فجر،مطلع غزل زیبای پیروزی و قصیده بلیغ و رسای اسلام بود. دهه فجر،جان سیراب زمان بود،از"کوثرولایت فقیه"و... دهه فجر،فجرروشن وصبح صادق تحقق"جمهوری اسلامی"بود.
[ جمعه 89/11/15 ] [ 3:32 عصر ] [ hafez ]
|
Online User |