fazestan | ||
|
آشنایی با حقوق زنان (قسمت سوم)
تحلیل ایجاد تا اینجا وجودبخشی را تحلیل کردیم. برای این کار، از تصویرابتدایی وجودبخشی استفاده کردیم و فرض کردیم که این امر مانند هر داد و ستد دیگری است و وقتی می گوییم"الف" به "ب" وجود می دهد، مانند این است که می گوییم زهرا به الهام پول می دهد. سپس با دقت در معنای وجودبخشی ، به این نتیجه رسیدیم که در ایجاد پای دو چیز در کار است: علت وجودبخش و معلول آن. در این تحلیل ، معلوم شد که خود معلول ،وجود معلول و ایجاد که کار علت وجودبخش است، درواقع، یک چیزند. گفتیم وقتی می گوییم زهرا به الهام پول می دهد، دست کم پای چهار واقعیت در کار است. چنانکه دیدیم مثال مذبور از این جهت با وجودبخشی شباهت ندارد. اما صرف نظر از این تفاوت ، می توان با دقت در اشیای چهارگانه که در این مثال شناختیم، تفاوتی میان شیء چهارم(دادن پول) بیابیم. بی شک، زهرا، الهام، و پول ، هریک موجودی مستقل از یکدیگرند. اگر زهرا به الهام پول نمی داد نیز همه اینها وجود داشتند و تنها میانشان این رابطه برقرار نبود. پس ، دادن پول رابطه ای است میان زهرا، الهام و پول، و خود این سه، مستقل از رابطه و مستقل از یکدیگرند. اما خود رابطه ی (دادن پول) چطور؟آیا این رابطه نیز مستقل از زهرا ، الهام و پول وجود دارد؟ پاسخ منفی است.(دادن پول) ، برخلاف زهرا، الهام و پول ، رابطه اشیا مستقل است با یکدیگر، نه شیئی مستقل از آنها. اگر دقت کنید همه فعل ها این گونه اند. هیچ فعلی موجودی مستقل نیست؛بلکه رابطه ای است میان موجودات مستقل دیگر. اصطلاحاً رابطه را : "موجود رابط" می نامند. بنابراین، فعل موجود رابط است ، نه موجود مستقل. پس فعل "دادن وجود" یا "ایجاد" موجودی مستقل نیست؛ بلکه صرفا موجود رابطه و به تعبیری ، خود ربط است. حقیقت معلول با تحلیل وجودبخشی و تحلیل ایجاد نتایجی به دست آوردیم که می توانند حقیقت معلول را بر ما بیش از پیش روشن کنند. آن نتایج اینها هستند: معلول عین ایجاد است و ایجاد ربط به علت وجودبخش است. نتیجه روشن این دو جمله این است که معلول عین ربط به علت وجودبخش است. این بدان معناست که همان طور که فعل "ایجاد" موجود مستقلی نیست و خود ربط و به اصطلاح، موجود رابط است، حقیقت معلول نیز چنین است. معلول موجودی مستقل از علت وجودبخش نیست؛ بلکه عین ربط و موجود رابط است. دانستیم که معلول عین ربط، خود رابطه و موجود رابط است. می دانیم هر رابطه ای میان چیزهایی برقرار است که به آنها طرف ربط می گویند. در مثال "پول دادن زهرا به الهام" رابطه میان چند موجود مستقل برقرار شده بود؛ میان زهرا، الهام و پول ، این سه ، برای رابطه ی پول دادن، طرف ربط هستند. اما در "وجودبخشی" ، به جز معلول که همان فعل " دادن وجود" یا " ایجا " است، تنها یک شیء دیگر داریم و آن هم خود علت وجودبخش است. پس معلول که عین ربط است، صرفا یک طرف ربط دارد. پس به جای آنکه بگوییم معلول با علت وجودبخش مرتبط است، باید بگوییم معلول خود ربط به علت وجودبخش است، نه شیئی مرتبط با آن. اکنون ببینیم طرف های ربط و خود ربط چه ارتباطی با یکدیگر دارند. در همان مثال پول دادن زهرا ، الهام و پول دادن از جهت انجام دادن این کار به یکدیگر وابسته اند ولی در غیر این رابطه از یکدیگر مستقل و بی نیازندو اما خود ربط یعنی همان فعل دادن پول چطور؟ آیا مستقل است و در این رابطه نیازمند؟ دقت کنید... ربط و فعل علت، وجود مستقلی ندارد بلکه هستی و وجود آن وابسته به علت است. معلول عین فقر و نیاز به علت وجودبخش است، نه صرفا شیئی که از جهتی فقیر و نیازمند به آن باشد. مثال درخت را به یاد آورید ، درخت که معلول اراده و تخیل شماست چه نیازی به شما دارد؟ به شما وابسته است؟ درخت چیزی جز نیاز نیست، تمام حقیقت درخت وابستگی و نیاز است. دقیقا در تمام علت ومعلول ها بدین گونه است ، یعنی معلول نیازمند به علت است و ذاتا فقیر و وابسته است. حالا یک سوال ؟ آیا معلول فقط در ایجاد ، اصطلاحا حدوث به علت نیازمند است و یا در بقا و ادامه حیات نیز به علت وابسته است؟ با توجه به حقیقت معلول که روشن شد، ذاتا فقیر و عین ربط و موجودی غیرمستقل است و هستی و وجودی از خویش ندارد در بقا نیز به علت نیازمند است، در همان مثال درخت ،وجود درخت وابسته به اراده و توجه شماست؛ اگر شما لحظه و کمتر از لحظه ای توجه خویش را از او منصرف سازید و ذهن خود را متوجه شیئی دیگر کنید، درخت نابود و متلاشی خواهد شد. چون در اصل هستی نیازمند و فقیر است در ادامه و بقا نیز به علت خویش وابسته است و جداشدن از آن و قطع ارتباط با علت مساوی است با فنا و نیستی. با تحلیل ایجاد و حقیقت معلول به یک قانون کلی به نام معیت علت و معلول می رسیم، یعنی اینکه هرجا معلول هست، علت آن نیز همراه اوست و اگر علت او همراه او نباشد، معلول از بین می رود. اگر شما و اراده تان وجود نداشته باشد، تصویر درخت نیز وجود نخواهد داشت. اگر معلول(درخت) وجود داشته باشد حتما اراده شما نیز همراه او خواهد بود که اصطلاحاً! بدان قانون معیت علت و معلولی می گوییم. ادامه دارد ...
[ شنبه 90/2/31 ] [ 12:0 صبح ] [ hafez ]
نماز در بستر تاریخ ... (قسمت چهارم)
· نماز در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) حضرت ابراهیم (علیه السلام) درمیان همه ی انبیاء الهی، ازعظمت و مقام والایی برخوردار است. خداوند در قرآن مجید، عنایت های خاصی را نسبت به این پیامبر مبذول داشته و داستان زندگی او را به طور نسبتاً مشروحی بیان کرده است. حضرت ابراهیم (علیه السلام) خلیل الرحمان، علاوه برسفارش هایی که درباره نماز به فرزندانش می کند، خودش نیز به هنگام نماز از خود بی خود می شد. دلیل آن که حضرت ابراهیم (علیه السلام) به مقام و دوستی خدا رسید در اثر نماز و سجده های طولانی او بوده است.
· نماز در زمان حضرت شعیب (علیه السلام) خداوند حضرت شعیب (علیه السلام) را به سوی خود، در میان مردان آن منطقه به پیامبری برانگیخت. آن حضرت اغلب اوقات مشغول نماز بود، و در بیشتر سخنرانی هایش قوم خود را نصیحت می کرد. آن حضرت بسیار نماز می خواند و به مردم خود می گفت:«نماز، انسان را از کارهای زشت باز می دارد»
ادامه دارد ... [ جمعه 90/2/30 ] [ 11:23 عصر ] [ hafez ]
اندکی درنگ... 1_ وقتی بعلاوه خدا باشی منهای هر چیزی میتوان زیست... 2_ هرکاری که با خشم آغاز شود با شرم پایان می یابد... 3_ آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد، ابتدا باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالا رفتن را بیاموزد، پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند... 4_ راز عشق ورزیدن به هر چیزی درک این جمله است: شاید روزی از دست برود... 5_ عشق باری است بر دوش دو قلب که اگر یکسان حمل شود با لذت تحمل می شود... 6_دنبال کسی نباش که با اون زندگی کنی، دنبال کسی باش که بدون اون نتونی زندگی کنی... 7_سنگی که طاقت ضربه ی تیشه را ندارد تندیسی زیبا نمی شود...
[ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 7:18 عصر ] [ hafez ]
[ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 2:52 عصر ] [ hafez ]
فصلها و رنگها بهار پوست افرادی که در بهار به دنیا آمده اند، دارای رنگ های طلایی است. بعضی از متولدین این فصل چهره ای عاجی رنگ همراه با لک و کک و مک دارند و بقیه دارای پوستی شفاف و گندمگون می باشند. حتی با وجود کک و مک نیز پوست چهره ی آنها شفاف و درخشان بوده و در برابر نور آفتاب قهوه ای رنگ و برنزه می گردد. رنگ چشمهای این افراد معمولاً روشن با رگه هایی طلایی است. رنگ های بهاری نارنجی های روشن، هلویی، انواع رنگ قرمز، زنگاری روشن، صورتی های مایل به هلویی، قرمزهای روشن و درخشان متمایل به نارنجی، طلایی روشن و درخشان، زرد طلایی، خاکستری سایه روشن، قهوه ای متمایل به طلایی، قهوه ای مسی، آبی روشن و درخشان، آبی فیروزه ای، آبی دریایی، و آبی لاجوردی روشن تا سبزهای روشن و درخشان متمایل به زرد رنگ های متولدین فصل بهار است. مشکی و شرابی رنگ متولدین این فصل نیست.
تابستان پوست متولدین تابستان دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. و معمولاً پوست صورت اینگونه افراد صاف و شفاف و مهتابی بوده و رنگ موها نیز از بور بسیار تند یا خاکستری یا قهوه ای با زمینه رنگ قهوه ای متمایل به قرمز یا خاکستری متغیر است. رنگ چشمهای متولدین این فصل روشن یا خاکستری ملایم می باشد. رنگ های تابستانی انواع صورتی های کمرنگ و صورتی های متمایل به شرابی، تمشکی، قرمزهای متمایل به آبی، آبی، بلوطی، زرد لیموی کمرنگ، بنفش تیره و کمرنگ، بنفش مایل به ارغوانی سیر، سفید ملایم، بژ متمایل به آبی، قهوه ای گوزنی، آبی تیره متمایل به خاکستری، آبی روشن متمایل به خاکستری، سبزهای متمایل به آبی رنگ های متولدین فصل تابستان است. نارنجی، طلایی، مشکی از رنگ های این فصل نمی باشد.
پاییز پوست افرادی که در فصل پاییز به دنیا آمده اند، دارای زمینه ی رنگ های طلایی است و رنگ موهایشان قرمز یا قهوه ای متمایل به قرمز بوده و پوست چهره ی آنها لطیف و شفاف، گلگون رنگ یا طلایی تیره می باشد. افراد متعلق به این فصل، با چشمهایی روشن و کمرنگ، در رنگ های تیره ی پاییزی بهتر به نظر خواهند رسید. رنگ های پاییزی انواع نارنجی، هلویی تیره، زنگاری، قرمز متمایل به قهوه ای، قرمزهای تیره و متمایل به نارنجی، طلایی، طلایی متمایل به زرد، طلایی متمایل به کرم، بژ متمایل به طلایی، انواع قهوه ای، آبی، فیروزه ای، انواع سبز رنگ های متولدین فصل پاییز است. صورتی، شرابی، ارغوانی، خاکستری و مشکی جزء رنگ های این فصل به حساب نمی آید.
زمستان پوست زمستانی ها دارای زمینه ی رنگ های آبی متمایل به صورتی است. رنگ موهای اغلب افراد متولد در این فصل تیره بوده و رنگ چهره ی آنها بژ متمایل به خاکستری یا زرد رنگ می باشد. تضاد بین سفیدی چشم و عنبیه در چشمهای این افراد بیشتر از افراد متولد فصل تابستان است. رنگ های زمستانی اکثر رنگ های روشن و درخشان، صورتی های متمایل به آبی روشن و تیره، قرمزهای روشن و درخشان، قرمزهای متمایل به آبی، زردهای روشن، ارغوانی متمایل به قرمز تیره، سفید، بنفش مات، خاکستری متمایل به قهوه ای، خاکستری، مشکی، آبی تیره، آبی روشن، آبی مات، فیروزه ای روشن، سبزهای روشن از رگ ها متعلق به متولدین فصل زمستان است. نارنجی و طلایی از رنگ های زمستانی نمی باشند. [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:2 عصر ] [ hafez ]
بهترین زمان ورزش چه موقعی است؟ 1- بهترین زمان تمرین بعدازظهرهاست. 2- قدرت،استقامت و انعطاف بدن بعدازظهرها در بالاترین حد خود است. 3- احتمال آسیب دیدگی در بعدازظهرها کمتر است. 4- تمرین بعدازظهر در کیفیت خواب تاثیر مثبت دارد. شاید بتوان گفت به غیر از بعدازظهرها ، در مقایسه بین صبح و شب، صبح ها زمان مناسب تری برای انجام حرکات ورزشی می باشند.
[ چهارشنبه 90/2/28 ] [ 1:40 صبح ] [ hafez ]
کاش می دانستید که زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی خوردن و خوابیدن نیست زندگی حس جاری شدن است زندگی کوشش و راهی شدن است از تماشاگر آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند
[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 8:15 عصر ] [ hafez ]
روش هایی برای ایجاد خلاقیت و ایده های بزرگ در ذهن (قسمت اول) خلاقیت باعث بروز افکار برزگ در انسان می شود. اما معمولاً سخت ترین مرحله نقطه شروع است. افکار بزرگ ما را به سمت پیشرفت راهنمایی کرده و فردایی روشن را برایمان به ارمغان می آورند. با بکارگیری اصولی که برای شما شرح می دهیم می توانید ذهن خود را به انجام این امور عادت دهید. این امر سبب می شود تا توانایی خود را برای دامن دادن به تصورات و تخیلات از دست داده و در نتیجه قدرت تخیل خود را به کار نگیریم. _ زیاد مطالعه کنید . ذهن شما همانند بدنتان برای این که رشد پیدا کرده و پرورش یابد نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. سعی کنید با افکار و عقاید انسان های موفق در طول تاریخ آشنا شوید. شرح حال و تاریخچه زندگی هر یک از آنها را مرور کنید و از آن درس بگیرید. با مطالعه این کتب می توان حدس زد که چگونه این افراد بزرگ ذهن خود را برای رسیدن به بهترین ها پرورش داده بودند. همنین می توانید مجلاتی نظیر تجارت و اقتصاد روز را نیز مطالعه کنید. با آگاهی از نظرات دیگران پیرامون مسایل مختلف، شما سطحی نگری را کنار می گذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف می نگرید.
ادامه دارد ...
[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 6:15 عصر ] [ hafez ]
کوچه بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم، [ دوشنبه 90/2/26 ] [ 5:16 عصر ] [ hafez ]
ضرب المثل های حقوقی 11_ حقیقت ، بهتر از طلاست (انگلیسی) 12_ حق شناسی بار سنگینی است (اسکاتلندی) 13_ حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (اسپانیائی)
14_ حق بالاتر از قانون است (روسی) ادامه مطلب... [ دوشنبه 90/2/26 ] [ 5:5 عصر ] [ hafez ]
|
Online User |