• وبلاگ : fazestan
  • يادداشت : 7درس از درسهاي عاشورا...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • پارسي يار : 13 علاقه ، 4 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    السلام اي نبض عاشورا سلام

    السلام اي لشگر غمها سلام

    السلام اي دلبر زيبا سلام

    السلام اي ديدنت رويا سلام

    السلام اي يار دل آرا سلام

    السلام اي حضرت آقا سلام

    السلام اي کشته اعدا سلام

    السلام اي تشنه ات دريا سلام

    سائلم عبدم غلامت يا حسين

    قلب اين مجنون به نامت يا حسين

    شعر از خودم ( مجنون )

    از آشنايي با شما خوشحال شدم

    پاسخ

    بسيار ممنون از شعر زيباتون :)

    هميشه بغض پنهاني گلويم را حسابي در نظر دارد و مي دانم که آخر بغض پنهانم مرا بي جان و تن سازد.
    چرا پنهان کنم در دل؟
    چرا با کس نمي گويم؟
    چرا با من نمي گويند ياران رمز رهگشايي را؟
    همه ياران به فکر خويش و در خويشند. گهي پشت و گهي پيشند
    ولي در انزواي اين دل تنها . چرا ياري ندارم من . که دردم را فرو ريزد
    دگر هنگامه ي ترکيدن اين درد پنهان است
    خداوندا نمي دانم
    نمي دانم
    و نتوانم به کس گويم
    فقط مي سوزم و مي سازم و با درد پنهاني بسي من خون دل دارم. دلي بي آب و گل دارم
    به پو چي ها رسيدم من
    به بي دردي رسيدم من
    به اين دوران نامردي رسيدم من
    نميدانم
    نمي گويم
    نمي جويم نمي پرسم
    نمي گويند
    نمي جوند
    جوابي را نمي دانم
    سوالي را نمي پرسند و از غمها نمي گويند
    چرا من غرق در هيچم؟
    چرا بيگانه از خويشم؟
    خداوندا رهايي ده
    کللام آشنايي ده
    خدايا آشنايم ده
    خداوندا پناهم ده
    اميدم ده
    slam bia2:www.lovebilove.vcp.ir
    slam bia2:www.lovebilove.vcp.ir


    سلام!!!

    من به روزم!!!!


    ممنون از مطلب زيبايي که گذاشتيد ... خدا خيرتون بده

    وقت کرديد به من سر بزنيد.

    ياعلي

    ببخشيد شما پسريد از طرفي نينجا کاري از طرفي هم گل رز و صئرتي وبلاگ شما
    سلام
    خسته نباشي همسنگر
    من شما رو لينک کردم. خوشحال ميشم اگه شما هم بنده رو لينک کنيد.
    و من الله توفيق...

    توي اين جهان گنده‎ ، هيچ كس
    با دلم رفيق نيست
    فكر مي كني چاره ي دلي كه
    جوجه تيغي است، چيست؟
    ***
    مثل يك گلوله جمع مي شود
    جوجه تيغي دلم
    نيش مي زند به روح نازكم
    تيغ هاي تيز مشكلم
    ***
    راستي تو جوجه تيغي دل مرا
    توي قلب خود راه مي دهي؟
    او گرسنه است و گمشده
    تو به او پناه مي دهي؟
    ***
    باورت نمي شود ولي
    جوجه تيغي دلم
    زود رام مي شود
    تو فقط سلام كن
    ***
    تيغ هاي تند و تيز او
    با سلام تو
    تمام مي شود.

    دست ات را به من بده

    دست هاي تو با من آشناست

    اي دير يافته با تو سخن مي گويم

    به سان ابر که با توفان

    به سان علف که با صحرا

    به سان باران که با دريا

    به سان پرنده که با بهار

    به سان درخت که با جنگل سخن مي گويد

    زيرا که من

    ريشه هاي تورا دريافته ام

    زيرا که صداي من

    با صداي تو آشناست.

    به روزم.به ثانيه هاي خستم سربزن